توضیحات کامل :

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعامل مردم با حاکم

 

فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 40

سياست در نگاه غزالي حداقل با دو معنا آمده است . يك معنا كه به تدبير نظام و اجتماع باز مي گردد( سياست به معناي متداول درعلوم سياسي ) و معنايي ديگر كه به تدبير نفس بر بدن اطلاق شده است. در اينجا ابتدا به تفصيل دربارة مفهوم سياست به معناي اول بحث مي شود و در پايان ، سياست به معناي دوم مورد مداقه قرار مي گيرد.

مهم ترين تعريف سياست و توجيه آن به عنوان علمي كه براي زندگي انسان در جامعه و نيز در عزلت ، ضرورت اوليه دارد ( همان معناي اول ) ، در كتاب احياء علوم الدين آمده است . عقيدة غزالي ، چهار گونه شغل و فن براي زندگي دنيوي آدمي ضروري است. اول ، فلاحت و فنون وابسته به آن است كه اسباب تغذية آدمي را فراهم مي آورد ؛ دوم ، نساجي است و شعبه هاي آن ، كه پوشاك انسان را تهيه مي كند ؛ سوم ، هنر و معماري است ، كه مسكن را تأمين مي نمايد در رأس اين سه رشته ، سياست قرار گرفته است . سياست است كه وسایل حيات انسان در جامعه را در دسترس او قرار مي دهد. زيرا تنها در زندگي گروهي است كه آدميان مي توانند به يكديگر كمك كنند و بدين وسيله ، وسايل معيشتشان را تأمين نمایند و زندگي خود را بهبود بخشند. سياست علمي است كه زيست مسالميت آميز وسودآور ، هم از لحاظ مادي و هم معنوي به آدمي مي آموزد . سياست در رأس نيازهاي انسانی و نيز در صدر كتاب عظيم غزالي قرار گرفته است. سياست از آن جهت ضروري است كه بدون نظم و سازمان آن ، جامعه در بي نظمي و هرج و مرج فرو مي رود (غزالي 1364،ج 1 ،ص 44-43).

غزالي سياست را در چهار مرتبه دسته بندي مي كند. مرتبة اول ، كه اعلي مراتب است سیاست انبياست ، و حكم ايشان ، هم بر خواص است و هم بر عوام ، هم در ظاهر و هم در باطن ، مرتبة دوم ، سياست خلفا و سلاطين و ملوك است و حكم ايشان هم بر خواص است هم بر عوام ، لكن در ظاهر ، نه در باطن ، مرتبة سوم ، سياست آن علماست كه به خداي عزوجل و به دين او عالمند و ايشان را وارثان منصوب نبوتند و حكم ايشان بر بواطن خاص است و فهم عوام بدان درجه نرسد كه از ايشان اقتباس توانند كرد و قوت ايشان بدان حد نينجامد كه در ظاهر عوام به منع و الزام تصرف كند ، مرتبة چهارم ، سياست واعظان است و حكم ايشان بر بواطن عوام است و بس (غزالي ،1364 ، ج1 ،45).

در تعيين جايگاه علم سياست از نظر غزالي ، در يك تقسيم بندي ، علوم به دو دستة بزرگ تقسيم مي شود ، علوم شرعي و علوم غيرشرعي (عقلي). بديهي است كه سياست قبل از علوم ديگر ، به علوم شرعي احتياج دارد. علوم شرعي خود به دو دسته تقسيم مي شود : علوم دنيوي كه موضوعشان ، تنظيم حيات آدمي است در گذرگاه دنياست و علوم اخروي كه به مسائل مربوط به سرنوشت آدمي در دنياي ديگر مي پردازد. اين دو دسته از علوم ، مكمل يكديگر بوده و غايت واحدي دارند. ولي آن چه در درجة اول مورد نياز سياست است ، علوم دنيوي است كه اول آن فقه است (غزالي ،1364 ، ج 1 ، ص 55-52).

غزالي بر خلاف كتاب احياءعلوم الدن ، كه فلسفه را در چهار بخش رياضيات ، منطقيات ، الهيات و طبيعات تقسيم مي كند ، در المنقذ من الضلال ، به چهار بخش ياد شده ، علوم سياست و اخلاق را نيز اضافه كرده و دربارة سياست مي نويسد :

در اين دانش ، به مصالح حکومت و رابطة آن با امور دنيوي مردم و سلطنت مي پردازند . اين علم را از كتابهاي آسماني نازل بر پيامبران و مأثورات بزرگان گذشته بشر تدوين كرده اند ( آئينه وند ، 1362 ، ص 36).

سياست مورد نظر غزالي ، سياستي است مبتني بر عدالت . اما در اين مورد ، واقع بيني علمي ، غزالي را وادار مي كند كه در ميزان العمل ، تصريح كند كه انطباق سياست بر عدالت ، بيشتر يك آرزوست تا يك واقعيت . وي مي نويسد :

عدالت يكي از فضايل نيست ، بلكه مجموعة آنها است .... مي توان اصطلاح عدل را به تعادل رضايت بخش (تربیت محموده ) ، تعبير كرد ، خواه اين تعادل در خصايل باشد ، يا در رابطه با ديگري ، يا در ادارة مملكت ( طباطبايي ، 1375 ، ص 103).

به نظر غزالي ، سياست علمي است كه داراي قواعد و قوانيني خاص بوده و بر الهيات (اصول دين ) ، قواعد منطقي و فقهي (اصول الفقه ) ، و بر علم الانسان استوار شده است. خدا ، عالم را خلق نموده و براي آن قانوني مقرر داشته است. همان طور كه لازمة خلقت ، وضع قانون است ، قانون نيز بايد طبيعت امور را ، به طوري كه خدا اراده كرده است ، در نظر داشته باشد بين خالقيت خدا و آمريت او ( در معناي ايجاد قواعد اجتماعي ) ، هيچ گونه تضادي نيست ، به عكس ، هر دوي آنها ، با هم منطبق و هم آهنگند ( طباطبايي ، 1375 ، 324).

 

فهرست مطالب

پیشینه ی پژوهش....

مفهوم سياست و ارتباط آن با دين در انديشة امام محمد غزالي..

ماهيت و خصوصيات حكومت اسلامي..

خلافت...

- سلطنت... 1

-ضرورت حكومت...

-مفاهيم اساسي مؤثر بر تعامل مردم و حاكم در انديشة امام محمد غزالي..

-مصلحت...

قانون.

-عدالت...

دیدگاههای سیاسی امام خمینی..

-تعریف مفهوم و جایگاه واژه ی سیاست در اندیشه ی امام خمینی..

موضع امام در مقابل هشت گروه درباره ی ارتباط دین و سیاست...

آن ها که نافی رابطة‌دین و سیاستند.

-آنها که از ارتباط دین و سیاست،‌قرائتی غیر از امام دارند.

-طرفداران ولایت مقیده:

-مدافعین دخالت مجتهدین جامع الشرایط در سیاست...

ماهیت و خصوصیات حکومت اسلامی..

ضرورت حکومت...

ادلة‌ عقلی..

-لزوم مؤسسات اجرایی..

-ضرورت استمرار اجرای احکام.

-حکومت امر حیاتی و بشری..

-ماهیت و کیفیت قوانین اسلامی..

-لزوم انقلاب سیاسی..

-لزوم وحدت اسلامی..

-اجرای عدالت...

-جلوگیری از هرج و مرج..

ادلة نقلی(سنت و سیره)

ادلة قرآنی..

ادلة‌ روایی..

سیرة‌ نبوی و علوی..

مفاهیم اساسی مؤثر بر تعامل مردم و حاکم در اندیشة امام خمینی..

مصلحت در اندیشة امام خمینی..

قانون و اقسام آن از نگاه امام خمینی..

قوانین منصوص....

قوانین غیرمنصوص....

عدالت...

عریف عدالت در اندیشة امام.

اهمیت عدالت در اندیشة امام.

منابع