شروط ثبات در معاملات نفتی بینالمللی
. مقدمه
۲. تعریف شروط ثبات
الف. مخاطرات؛
ب. انواع شروط ثبات.
۳. اعمال و تفسیر شروط ثبات
۴. داوریهای بینالمللی تفسیركننده شروط ثبات
الف. پروندههای قدیمی
۱. پرونده شركت با مسئولیت محدود لِنا گُلدفیلدز و اتحاد جماهیر شوروی؛
۲. پرونده شركت نفت بینالمللی سافیر (با مسئولیت محدود) و شركت ملی نفت ایران؛
۳. پرونده شركت نفت عربستان سعودی و شركت نفت عربی ـ امریكایی ( آرامكو).
ب. پروندههای مربوط به ملیكردن توسط دولت لیبی
۱. پرونده شركت با مسئولیت محدود لیبیایی اكتشاف بی.پی. و دولت جمهوری عربی لیبی؛
۲. پرونده شركت نفت ماورای بحار تگزاكو/ شركت نفت آسیایی كالیفرنیا و دولت جمهوری عربی لیبی؛
۳. پرونده شركت نفت لیبیایی ـ امریكایی و دولت جمهوری عربی لیبی.
ج. دیگر پروندههای دربردارنده شروط ثبات
۱. پرونده اگیپ (AGIP) و جمهوری مردمی كنگو؛
۲. پرونده دولت كویت و شركت نفت امریكایی ایندیپندنت (Aminoil).
نتیجهگیری
۱. مقدمه
در قرن حاضر، نفت[۱] به یكی از مهمترین كالاهای دنیای مدرن، تبدیل شده است. «كالایی كه برای راهبرد ملی حیاتی بوده و تعیینكننده سیاست بینالمللی بهشمار میآید».[۲] همزمان با ظهور صنعت مدرن نفت در كشورهای در حال توسعه، كه در آنها مالكیت صنایع تقریباً و عموماً به دولت تعلق دارد،[۳] شركتهای نفتی بینالمللی با سرمایه و تخصص لازم، كنترل اكتشاف و بهرهبرداری منابع نفتی را بهدست گرفتهاند.[۴] اگرچه تقریباً همه كشورهای تولیدكننده نفت، دارای شركتهای نفتی با مالكیت دولت میباشند، اما این وضعیت (كنترل بیگانگان) اساساً تغییر نكرده است.[۵] این وضعیت مستلزم آن است كه شركت نفت بینالمللی و دولت به برخی توافقات در خصوص گسترش منابع نفتی دست یابند.[۶]
اكتشاف و بهرهبرداری منابع نفتی، شركت نفت بینالمللی را در وضعیت تجاری كاملاً پیچیدهای در مقابل كشور خارجی قرار میدهد. این ترتیب، دولت مالك منابع را با شركتهایی كه فناوری، سرمایه و تجهیزات لازم را برای گسترش و توسعه در اختیار دارند، در بخشی كه نوسان سرمایه، مخاطرات (ریسك) و سود بسیار محتمل است، بههم پیوند میدهد.[۷] پرسشهایی همچون نحوه «مشاركت» و شیوه اختصاص سود در روند ترتیبات فیمابین كشور خارجی و شركت نفت بینالمللی، اساسی بهشمار میآیند؛[۸] چرا كه توافقات نفتی، از آنجا كه نیازمند هزینه مقدار زیادی سرمایه و سرمایهگذاری بلندمدت در پروژههایی شامل اكتشاف، ارزیابی و توسعه میباشند[۹] كه باید از سود حاصله تامین شود، باعث گردیده كه این سرمایهگذاریها، شركت نفت بینالمللی را برای مدتی طولانی، در معرض مخاطرات جدی قرار دهد.[۱۰] در عین حال، به دلیل آنكه قیمت نفت غیرقابلپیشبینی میباشد، كشور طرف قرارداد ممكن است بعد از انعقاد، آن را به دلیل سود سرشار نامطلوب بداند، بهخصوص اگر عملیات و فعالیت شركت نفت بینالمللی ثابت كند كه بسیار سودآور است.[۱۱]
مجموعه این عوامل، دولت خارجی را ترغیب میكند تا درصدد تعدیل توافقهای بلندمدت در جهت پاسخ به فشار سیاسی و اوضاع و احوال تغییریافته، برآید.[۱۲] از سوی دیگر، شركت نفت بینالمللی نیز تلاش میكند تا از مذاكره مجدد درباره توافق، اثر تغییرات متعاقب بر حقوق كشور، یا حتی ملیكردن تمامی سرمایه شركت، اجتناب كند.[۱۳] در طول زمان، شركتها تلاش كردهاند تا مخاطرات موجود در معاملات نفتی را از طریق توزیع ریسك، بیمه مخاطرات، مقابله با مخاطرات، سازماندهی و مدیریت مخاطرات یا ایجاد نظام قراردادی برای مدیریت مخاطرات، مورد بحث و بررسی قرار دهند.[۱۴] هنگامی كه شركت درصدد «توزیع مخاطرات» است، معمولاً تلاش میكند كه اتحادیههای سرمایهگذاری مشترك تشكیل دهد تا از این طریق بتواند وسیله دفاعی هماهنگ و موثری در مقابل دخالت كشور میزبان ایجاد نماید.[۱۵] همچنین، شركت ممكن است تلاش كند «تا از طریق خرید بیمهنامه، خود را در مقابل مخاطرات بیمه نماید» و با این شیوه از خود در برابر تغییر و تحولات قراردادی در نظام مالیای كه بر آن توافق شده، شامل تضمینات ارزی خارجی، حمایت نماید.[۱۶] «راهبرد دفاع در مقابل مخاطرات» مستلزم آن است كه شركت خارجی تلاش كند تا نفوذ اقتصادی، مالی و سیاسی خود را بهكار گیرد تا دولتها را از الغای توافقات مربوط به سرمایهگذاری دلسرد كند.[۱۷] همچنین شركتها باید تلاش كنند تا از طریق اعمالی كه شامل مشاركت با دولت میزبان، توقع كم در پروژه و انعطاف در سرمایهگذاری میباشد، «خطر را مدیریت نمایند» تا از این طریق بتوانند خود را با انتظارات و فشارهای ناشی از تغییر وفق دهند.[۱۸] نهایتاً، شركت نفتی ممكن است تلاش كند تا بهوسیله قرارداد و از طریق شروطی كه داوری بینالمللی، انتخاب قانون، حساب خارجی و نیز شروط ثبات را دربرمیگیرد، مخاطرات را كاهش دهد.[۱۹]
صرفنظر از مقوله وسیع مدیریت مخاطرات،[۲۰] این مقاله بر استفاده از شروط ثبات برای حمایت از شركت نفت بینالمللی تاكید دارد. بخش دوم به تبیین انواع شروط ثبات میپردازد. بهعلاوه، آن دسته از شروط ثبات مخاطراتی بررسی میشود كه به مسائل مالی و غیرمالی ارتباط مییابند. بخش سوم مقاله، مبنایی كه برای اجرا و تفسیر شروط ثبات بهموجب حقوق داخلی و اصول حقوق بینالملل بهكار رفته را مورد بررسی قرار میدهد و بخش چهارم به تحلیل چگونگی اعمال این معیار نسبت به شروط ثبات در هشت داوری انجام شده، میپردازد. بخش پنجم، مشتمل بر ارائه شمای كلی از نحوه بهكارگیری شروط ثبات در داوریهای مورد بحث میباشد.
۲. تعریف شروط ثبات
شركت بینالمللی میتواند با استفاده از مفاد قرارداد درصدد كاهش مخاطرات برآید.[۲۱] البته كنترل بسیاری از مخاطرات از طریق قرارداد مشكل یا غیرممكن بهنظر میرسد؛ از قبیل مخاطرات تجاری (نوسان قیمت)، مالی (نوسان نرخ سود)، زمینشناسی (فقدان ذخیره نفتی)، فنی (ناتوانی از راهاندازی تاسیسات بهنحو برنامهریزی شده)، مدیریتی (مسائل شغلی) و بلایای طبیعی.[۲۲] شروط ثبات تنها به نوع خاصی از مخاطرات كه ممكن است قرارداد را تحت تاثیر قرار دهد، یعنی مخاطرات سیاسی ارتباط مییابد.[۲۳] در این بخش ابتدا، مخاطرات شرح داده خواهد شد و سپس انواع شروط ثبات موجود بررسی میشود.
الف. مخاطرات
پرسش اصلی در خصوص امنیت معامله نفتی، ماهیت و میزان خطری است كه بر سر راه سرمایهگذاری قرار دارد.[۲۴] منابع با عمر طولانی و طرحهای انرژی از قبیل اكتشاف و استخراج نفت و گاز، در مقایسه با طرحهای كوتاهمدت به ثبات و پایداری بیشتری نیاز دارند.[۲۵] ضرورتهای مالی این سرمایهگذاران عبارتند از: بازگشت سریع سرمایه از طریق استهلاك، لحاظ نرخ حق امتیاز متناسب با هزینههای استخراج و پیشبینی یك نظام منعطف برای خروج درآمد و پول و كسر مالیات تنها پس از بازیافت سرمایه.[۲۶]
شركتها برای فرار از بلاتكلیفی مالی، مدام بهدنبال تامین ثبات برای وضع موجود هستند.[۲۷] این تعهدات گاه در قالب دستورها یا آییننامههای اداری و در اكثر موارد از طریق قوه مقننه یا بهعنوان شروط قراردادهای خاص ایجاد میشوند.[۲۸] شركتها البته نگرانیهایی دارند كه جنبه مالی ندارد.[۲۹] نگرانی عمده این است كه كشور خارجی موضوع شركت را ملی اعلام نموده یا مصادره نماید.[۳۰] این عمل ممكن است بهطور مستقیم، از طریق وضع قانون، یا بهنحو غیرمستقیم، از طریق شروط مداخله در آزادی عمل سرمایهگذار بهمنظور كنترل موسسه انجام گیرد كه مورد اخیر بسیار شایع میباشد.[۳۱]