توضیحات کامل :

صلح و جعاله بدیل هاى مناسب براى عقود بانكى با بهره گیرى از دیدگاه هاى فقهى امام خمینى(ره) و قانون اساسى

 

 

قانون عملیات بانكى بدون ربا كه از سال 1363 شمسى به اجرا درآمد، تاكنون با مشكلاتى مواجه بوده است.مشكلات در طول این سال ها به وسیله‏اهل فن‏در مقاله هاى متعددى بررسى شده است كه در یك نگاه كلى مجموع آنها را مى‏توان به سه دسته تقسیم كرد:
1. مشكلات ناشى از قانون عملیات بانكى بدون ربا، 2. مشكلات ناشى از آیین نامه هاى اجرایى، 3. مشكلات ناشى از كیفیت اجراى قانون وآیین نامه هاى اجرایى، در این مقاله، مشكلات ناشى از قانون عملیات بانكى بدون ربا (مرحله اعطاى تسهیلات وتخصیص منابع) بررسى خواهد شد، سپس براى رفع آنها راه حلى‏مطابق بافتاواى حضرت امام(ره) و قانون مدنى ایران پیشنهاد مى‏گردد.
اعطاى تسهیلات بانكى به متقاضیان درقانون عملیات بانكى بدون ربا ازطریق ده عقد شرعى صورت مى‏گیرد كه عبارتند از :
قرض الحسنه، مشاركت مدنى، مشاركت حقوقى، مضاربه، مساقات، مزارعه، فروش اقساط‏ى( درمواردى مثل مسكن، سرمایه هاى ثابت مانند ماشین آلات وتاسیسات، سرمایه در گردش، مثل مواد اولیه و ابزاركار)، اجاره به شرط تملیك، سلف و جعاله.((317))هم چنین بانك ها مى‏توانند درامور و یا طرح‏هاى تولیدى و عمرانى به طور مستقیم سرمایه گذارى كنند. 
مشكلات اعطاى تسهیلات بانكى‏ الف ) تعدد عقود تعدد عقود از این جهت كه راه هاى متنوعى را براى اعطاى تسهیلات، پیش روى بانك ها قرار مى‏دهد، یك‏مزیت است، ولى از جهت دیگر مشكل آفرین است، زیرا ((به دلیل تعددانواع تسهیلات، به ناچار مقررات متعددى نیز وضع‏شده است. درواقع‏براى هریك‏از انواع‏تسهیلات اعتبارى ضوابط‏ى درمورد چگونگى بررسى نحوه اعطا، شرایط تسهیلات اعتبارى نظیر مدت، مبلغ، سود و... تدوین شده است كه مجموعه‏آنها، مقررات مربوط به‏آن نوع‏از تسهیلات اعتبارى را تشكیل مى‏دهد. در نتیجه مجموعه ضوابط و مقررات ناظر به چهارده نوع تسهیلات اعتبارى، زیادتى وپیچیدگى خاصى به مقررات مى‏دهدكه اجراى آنها را با مشكلات مواجه مى‏سازد، درحالى كه اگر یكى از انواع تسهیلات اعتبارى مى‏توانست كاربردوسیع‏داشته باشد، نیازى به استفاده از سایرانواع‏تسهیلات اعتبارى و مقررات و ضوابط آنهانبود.))((318)) زیادتى و پیچیدگى مقررات بانكى آثار زیر رابه همراه دارد:
1. از سرعت عملكرد بانك ها مى‏كاهد، 2.هزینه ءعملكرد بانك ها را افزایش مى‏دهد، 3. آموزش كارمندان بانك را مشكل مى‏كند، 4. تفهیم قانون عملیات بانكى و مقررات مربوط به آن را به متقاضیان تسهیلات مشكل مى‏نماید.
بدیهى است اگر بتوانیم یك یا دو عقد را بیابیم كه درهمه بخش هاى تولیدى،بازرگانى و خدمات داراى كاربرد وسیعى باشد، از این مشكلات رهایى‏مى‏یابیم. ما در ادامه این مقاله اثبات خواهیم كرد كه‏عقد صلح جعاله داراى چنین كاربردوسیعى هستند و مى‏توان عملیات بانكى را براساس این دو عقد انجام‏داد. 
ب) محدودیت هاى عقود.
این مشكل تا حدودى به مشكل اول مربوط است، زیرا علت اصلى پیدایش تعدد عقود و انواع تسهیلات اعطایى، محدودیت ها و نارسایى در كاربرد وسیع آنهابوده است. هرعقدى داراى موارد یا شرایط خاصى است كه اگر رعایت نشود، نامشروع و بى استفاده خواهد بود.درادامه به پاره اى از محدودیت هاى هر عقداشاره مى‏شود:
1. قرض الحسنه ‏این عقد از نظر مورد، عام است و در بخش هاى تولیدى، خدماتى و بازرگانى و هم چنین براى رفع‏احتیاجات اشخاص كاربرد، دارد ولى بانك‏نمى تواند كلیه تسهیلات‏خود را براساس این عقد دراختیار متقاضیان قرار دهد، زیرا شرط زیادى درقرض، ربا و حرام است و بانك اگر بخواهد تنهااز این‏عقد دراعطاى تسهیلات استفاده كند،نمى تواند هیچ گونه سودى به سپرده گذاران اعطا كند و این ممكن نیست، زیرا بخشى از سپرده هاى بانك، سپرده هاى‏سرمایه گذارى مدت داراست كه صاحبان آن به‏انگیزه دریافت سود در بانك ها سپرده گذارى كرده اند.
بانك ها نیز براى تامین مخارج خود ناچارند سرمایه هاى خود رادرجایى به كاربرند كه درآمد زا باشد.
2و 3. مشاركت مدنى و حقوقى این دو عقد نیز از نظر مورد، عامند و درهمه بخش ها كاربرد دارند، ولى درعین‏حال محدودیت هم دارند. درماده هفت قانون‏عملیات بانكى بدون ربا آمده است :
بانك ها مى‏توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم براى گسترش فعالیت بخش‏هاى مختلف‏تولیدى و بازرگانى و خدماتى، قسمتى از سرمایه یا منابع‏مورد نیاز این‏بخش هارا به‏صورت مشاركت‏تامین نمایند.
مفهوم این ماده این است كه قسمت دیگرى از سرمایه منابع مورد نیاز باید به وسیله متقاضى تسهیلات تامین شود و اصولا اگر چنین نشود، مشاركت تحقق‏نخواهدیافت. بنا بر این، عقد مشاركت مدنى و حقوقى تنها درمواردى كاربرد دارد كه متقاضى بتواند بخشى از سرمایه را خود تامین كند، اما متقاضیانى كه هیچ‏گونه‏سرمایه‏اى ندارند و تنها از نیروى كار و تخصص و مدیریت برخوردارند، نمى توانند ازاین طریق تسهیلات دریافت كنند.
اشكال: درمشاركت لازم نیست طرف شریك بانك سرمایه‏زیادى داشته باشد، بلكه اگر سرمایه‏مختصرى هم داشت، كفایت مى‏كند و شراكت محقق‏مى‏شود. بنا بر این نیروى كارمى‏تواند سرمایه ناچیزى مثلاهزار تومان بگذارد و مشاركت كند.
جواب: دراین صورت سود چگونه تقسیم مى‏شود؟ اگر سود به نسبت سرمایه‏باشد، نیروى‏كار نمى تواند با سهم سودى كه‏از فعالیت تولیدى به دست مى‏آورد،سهم بانك رابخرد و اگر سود به نسبت سرمایه طرفین تقسیم نشود، بانك متضرر مى‏شود.
4. مضاربه این عقد تنها درامور بازرگانى و تجارى كاربرد دارد و در بخش هاى تولیدى صنعتى و كشاورزى و خدماتى، قابل استفاده نیست.
به علاوه عقد شركت و مضاربه‏جزء عقود جایز هستند و دوطرف عقد مى‏توانند هرزمان كه خواستند آن را فسخ كنند، مگر این كه در عقد لازم دیگرى، شرط‏عدم فسخ شود((319)) كه‏این خود موجب پیچیدگى قانون و عملیات بانكى مى‏شود.
5و6. مساقات و مزارعه این دو عقد به جز در بخش كشاورزى درسایر بخش ها قابل استفاده نیستند. به‏علاوه اگر بانك بخواهد از این عقود استفاده كند، طبیعتا عامل نخواهد بود، بلكه به عنوان مالك زمین یا درخت  یا بذر از این دوعقد استفاده خواهد كرد و چون بانك این امور را در اختیار ندارد و تملك آنها نیز براى‏بانك با مشكلاتى روبه رو است، درعمل بانك ها تاكنون هیچ گاه ازاین دو عقد براى اعطاى تسهیلات استفاده نكرده اند.
7و8 . فروش اقساطى و اجاره به شرط تملیك این دو عقد تنها در بخش تولیدى و خدمات كاربرد دارند و دربخش بازرگانى قابل‏استفاده نیستند.علاوه برآن،دراین دو بخش نیز  تنها براى تهیه اموال منقول و غیر منقول واحدهاى تولیدى و خدماتى مورد استفاده قرار مى‏گیرند و متقاضى نمى‏تواند تسهیلات لازم براى‏تامین سایر هزینه هاى واحد خود را از طریق این دو عقد دریافت كند.((320)) 9. سلف ‏این عقد تنها براى پیش خرید كالاهاى تولیدى كاربرد دارد ودر موارد دیگر قابل استفاده نیست.
10. جعاله ‏درماده شانزده قانون عملیات بانكى آمده است :
بانك ها مى‏توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم براى گسترش امور تولیدى، بازرگانى و خدماتى مبادرت به جعاله نمایند.
بنابر این ماده، جعاله درهمه بخش هاى اقتصادى كاربرد دارد.
به علاوه‏درماده‏167 آیین نامه فصل سوم قانون عملیات بانكى بدون ربا تصریح شده است‏كه بانك ها مى‏توانند به عنوان عامل یا عند الاقتضا به عنوان جاعل مبادرت به جعاله‏نمایند و براساس مذهب فقهاى امامیه((321)) و هم چنین براساس ماده ‏564 و 563 قانون مدنى جهالت درعمل مورد جعاله تاجایى كه‏موجب عدم امكان تحصیل آن نشود،صحیح است و هم چنین جعل مى‏تواند مقدار معین یا سهمى‏از سود فعالیت و عمل مورد جعاله‏باشد.((322))همان گونه كه ملاحظه‏مى شود، جعاله داراى كاربرد وسیعى است واز نظر شرایط از سایر عقود سهل‏تر است. مى‏توان براى نمونه مفاد مضاربه‏را با جعاله انشا كرد، كه‏دراین صورت فایده مضاربه را دارد ولى شرایط مضاربه را ندارد.
حضرت امام دراین مورد مى‏فرماید:
جایز است جعاله برتجارت با مال واقع شود و عوض(جعل) سهمى از ربح قرار داده شود، مثل این كه بگوید: اگر با این مال تجارت كردى و سودى حاصل شد،نصف یا ثلث آن، مال تو باشد. دراین صورت جعاله‏اى است كه فایده مضاربه را دارد وشرایط مضاربه را ندارد. لذا لازم نیست كه راس المال(سرمایه) پول باشد، بلكه جایز است‏كالا،دین یا منفعت، سرمایه اولیه قرار گیرد.((323)) از آن جاكه جعاله برهر عمل حلال ومورد قصد عقلا صحیح است((324))، مى‏توان آن چه راكه حضرت امام درتجارت فرموده اند، به بخش كشاورزى وصنعت و خدمات نیز تعمیم داد و درهمه این بخش ها بانك مى‏تواند به‏عنوان جاعل، به جعاله اقدام كند وعامل را در سهمى از سود شریك نماید.
متاسفانه بانك ها تاكنون موفق نشده اند از قابلیت ها و كاربرد وسیع این عقد به طور كامل استفاده كنند و جعاله درعمل كاربرد محدودى دربانك ها دارد و چون‏بنا نیست دراین مقاله از مشكلات ناشى از كیفیت اجراى قانون بانك دارى، سخن به‏میان آوریم، به این بحث نمى پردازیم، ولى به طور كلى این مطلب مهم‏راتذكر مى‏دهیم كه جعاله از نظر قانونى و شرعى داراى كاربرد وسیع قابلیت زیاد و شرایطسهل مى‏باشد و این عمل بانك هاست كه جعاله را محدود كرده‏است، نه قانون و شرع.
با این همه جعاله نیز محدودیتى شبیه محدویت عقد شركت دارد، زیرا اگر بانك به‏عنوان عامل، اقدام به جعاله كند،متقاضیان آن تنها كسانى هستند كه‏سرمایه‏اى دراختیار دارند، ولى قدرت استفاده از آن را ندارند و اگر به عنوان جاعل اقدام‏كند، متقاضیان آن كسانى هستند كه‏براى شروع‏به فعالیت اقتصادى نیازبه سرمایه‏دارند، ولى هیچ سرمایه‏اى دراختیار ندارند. در هردو صورت جعاله نمى تواندپاسخ گوى نیاز كسانى باشد كه سرمایه ناكافى‏براى فعالیت اقتصادى‏خود دارند و براى تتمیم سرمایه مورد نیاز خود متقاضى تسهیلات بانك مى‏باشند.
این خلا را عقد شركت مى‏تواند پركند. لذا ما در یكى از دو طرحى كه در پایان این مقاله پیشنهاد خواهیم كرد، بیان مى‏كنیم كه‏عقد شركت و جعاله مى‏توانندهمه‏تسهیلات بانك ها را درتمامى بخش هاى اقتصادى به‏متقاضیان متفاوت این تسهیلات، تخصیص دهند و عملیات بانكى در بخش اعطاى تسهیلات مى تواند براساس این دو عقد انجام پذیرد. 
ج) مشكل عقود غیر مشاركتى ‏عقود ده گانه اى كه اعطاى تسهیلات بانكى از طریق آنها صورت مى‏گیرد غیر ازقرض الحسنه را مى توان براساس  مقدار و نوع درآمد قابل حصول، به دو دسته تقسیم كرد:
1. عقود مشاركتى: ‏دراین نوع‏از عقود، بانك‏كل یابخشى از سرمایه مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى( تولیدى،تجارى وخدماتى) را تامین مى‏كند و درنهایت مطابق‏قراردادى كه‏با صاحب كاراقتصادى منعقد كرده است،سودفعالیت اقتصادى مورد نظر راتقسیم مى‏كند و سهم هریك از طرفین قبل از اتمام فعالیت اقتصادى معلوم‏نیست. اى‏عقود عبارتند از:
مشاركت‏مدنى، مشاركت حقوقى،مضاربه، مزارعه مساقات.
البته عقد جعاله نیز این قابلیت را دارد كه جزء عقود مشاركتى باشد. بانك هامى‏توانند درهمه بخش هاى اقتصادى كل سرمایه مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى‏رابه عنوان جاعل براساس‏عقد جعاله تامین كنند و سود فعالیت مزبوررا بر حسب توافق‏تقسیم نمایند، ولى همان گونه كه گذشت درحال حاضربانك ها به گونه‏اى‏از این عقد استفاده مى‏كنندكه داخل د سته بعدى مى‏شود.
2. عقود غیر مشاركتى: ‏دراین نوع‏از عقود، بانك اموال منقول و غیر منقول مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى دربخش تولیدى و خدمات را فراهم مى‏كند و یا از طریق‏پیش خرید كالاهاى تولیدى‏اقدام به تامین كل یابخشى از سرمایه هاى لازم براى تولید كالاهاى مزبور مى‏نماید و یا به‏عنوان عامل،انجام آن فعالیت را به عهده‏مى‏گیرد ولى تمام‏سودحاصل از عملیات، متعلق به خودبانك‏مى باشد و شراكت در سود رخ نمى دهد.

قانون عملیات بانكى بدون ربا كه از سال 1363 شمسى به اجرا درآمد، تاكنون با مشكلاتى مواجه بوده است.مشكلات در طول این سال ها به وسیله‏اهل فن‏در مقاله هاى متعددى بررسى شده است كه در یك نگاه كلى مجموع آنها را مى‏توان به سه دسته تقسیم كرد:1. مشكلات ناشى از قانون عملیات بانكى بدون ربا، 2. مشكلات ناشى از آیین نامه هاى اجرایى، 3. مشكلات ناشى از كیفیت اجراى قانون وآیین نامه هاى اجرایى، در این مقاله، مشكلات ناشى از قانون عملیات بانكى بدون ربا (مرحله اعطاى تسهیلات وتخصیص منابع) بررسى خواهد شد، سپس براى رفع آنها راه حلى‏مطابق بافتاواى حضرت امام(ره) و قانون مدنى ایران پیشنهاد مى‏گردد.اعطاى تسهیلات بانكى به متقاضیان درقانون عملیات بانكى بدون ربا ازطریق ده عقد شرعى صورت مى‏گیرد كه عبارتند از :قرض الحسنه، مشاركت مدنى، مشاركت حقوقى، مضاربه، مساقات، مزارعه، فروش اقساط‏ى( درمواردى مثل مسكن، سرمایه هاى ثابت مانند ماشین آلات وتاسیسات، سرمایه در گردش، مثل مواد اولیه و ابزاركار)، اجاره به شرط تملیك، سلف و جعاله.((317))هم چنین بانك ها مى‏توانند درامور و یا طرح‏هاى تولیدى و عمرانى به طور مستقیم سرمایه گذارى كنند. مشكلات اعطاى تسهیلات بانكى‏ الف ) تعدد عقود تعدد عقود از این جهت كه راه هاى متنوعى را براى اعطاى تسهیلات، پیش روى بانك ها قرار مى‏دهد، یك‏مزیت است، ولى از جهت دیگر مشكل آفرین است، زیرا ((به دلیل تعددانواع تسهیلات، به ناچار مقررات متعددى نیز وضع‏شده است. درواقع‏براى هریك‏از انواع‏تسهیلات اعتبارى ضوابط‏ى درمورد چگونگى بررسى نحوه اعطا، شرایط تسهیلات اعتبارى نظیر مدت، مبلغ، سود و... تدوین شده است كه مجموعه‏آنها، مقررات مربوط به‏آن نوع‏از تسهیلات اعتبارى را تشكیل مى‏دهد. در نتیجه مجموعه ضوابط و مقررات ناظر به چهارده نوع تسهیلات اعتبارى، زیادتى وپیچیدگى خاصى به مقررات مى‏دهدكه اجراى آنها را با مشكلات مواجه مى‏سازد، درحالى كه اگر یكى از انواع تسهیلات اعتبارى مى‏توانست كاربردوسیع‏داشته باشد، نیازى به استفاده از سایرانواع‏تسهیلات اعتبارى و مقررات و ضوابط آنهانبود.))((318)) زیادتى و پیچیدگى مقررات بانكى آثار زیر رابه همراه دارد:1. از سرعت عملكرد بانك ها مى‏كاهد، 2.هزینه ءعملكرد بانك ها را افزایش مى‏دهد، 3. آموزش كارمندان بانك را مشكل مى‏كند، 4. تفهیم قانون عملیات بانكى و مقررات مربوط به آن را به متقاضیان تسهیلات مشكل مى‏نماید.بدیهى است اگر بتوانیم یك یا دو عقد را بیابیم كه درهمه بخش هاى تولیدى،بازرگانى و خدمات داراى كاربرد وسیعى باشد، از این مشكلات رهایى‏مى‏یابیم. ما در ادامه این مقاله اثبات خواهیم كرد كه‏عقد صلح جعاله داراى چنین كاربردوسیعى هستند و مى‏توان عملیات بانكى را براساس این دو عقد انجام‏داد. ب) محدودیت هاى عقود.این مشكل تا حدودى به مشكل اول مربوط است، زیرا علت اصلى پیدایش تعدد عقود و انواع تسهیلات اعطایى، محدودیت ها و نارسایى در كاربرد وسیع آنهابوده است. هرعقدى داراى موارد یا شرایط خاصى است كه اگر رعایت نشود، نامشروع و بى استفاده خواهد بود.درادامه به پاره اى از محدودیت هاى هر عقداشاره مى‏شود:1. قرض الحسنه ‏این عقد از نظر مورد، عام است و در بخش هاى تولیدى، خدماتى و بازرگانى و هم چنین براى رفع‏احتیاجات اشخاص كاربرد، دارد ولى بانك‏نمى تواند كلیه تسهیلات‏خود را براساس این عقد دراختیار متقاضیان قرار دهد، زیرا شرط زیادى درقرض، ربا و حرام است و بانك اگر بخواهد تنهااز این‏عقد دراعطاى تسهیلات استفاده كند،نمى تواند هیچ گونه سودى به سپرده گذاران اعطا كند و این ممكن نیست، زیرا بخشى از سپرده هاى بانك، سپرده هاى‏سرمایه گذارى مدت داراست كه صاحبان آن به‏انگیزه دریافت سود در بانك ها سپرده گذارى كرده اند.بانك ها نیز براى تامین مخارج خود ناچارند سرمایه هاى خود رادرجایى به كاربرند كه درآمد زا باشد.2و 3. مشاركت مدنى و حقوقى این دو عقد نیز از نظر مورد، عامند و درهمه بخش ها كاربرد دارند، ولى درعین‏حال محدودیت هم دارند. درماده هفت قانون‏عملیات بانكى بدون ربا آمده است :بانك ها مى‏توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم براى گسترش فعالیت بخش‏هاى مختلف‏تولیدى و بازرگانى و خدماتى، قسمتى از سرمایه یا منابع‏مورد نیاز این‏بخش هارا به‏صورت مشاركت‏تامین نمایند.مفهوم این ماده این است كه قسمت دیگرى از سرمایه منابع مورد نیاز باید به وسیله متقاضى تسهیلات تامین شود و اصولا اگر چنین نشود، مشاركت تحقق‏نخواهدیافت. بنا بر این، عقد مشاركت مدنى و حقوقى تنها درمواردى كاربرد دارد كه متقاضى بتواند بخشى از سرمایه را خود تامین كند، اما متقاضیانى كه هیچ‏گونه‏سرمایه‏اى ندارند و تنها از نیروى كار و تخصص و مدیریت برخوردارند، نمى توانند ازاین طریق تسهیلات دریافت كنند.اشكال: درمشاركت لازم نیست طرف شریك بانك سرمایه‏زیادى داشته باشد، بلكه اگر سرمایه‏مختصرى هم داشت، كفایت مى‏كند و شراكت محقق‏مى‏شود. بنا بر این نیروى كارمى‏تواند سرمایه ناچیزى مثلاهزار تومان بگذارد و مشاركت كند.جواب: دراین صورت سود چگونه تقسیم مى‏شود؟ اگر سود به نسبت سرمایه‏باشد، نیروى‏كار نمى تواند با سهم سودى كه‏از فعالیت تولیدى به دست مى‏آورد،سهم بانك رابخرد و اگر سود به نسبت سرمایه طرفین تقسیم نشود، بانك متضرر مى‏شود.4. مضاربه این عقد تنها درامور بازرگانى و تجارى كاربرد دارد و در بخش هاى تولیدى صنعتى و كشاورزى و خدماتى، قابل استفاده نیست.به علاوه عقد شركت و مضاربه‏جزء عقود جایز هستند و دوطرف عقد مى‏توانند هرزمان كه خواستند آن را فسخ كنند، مگر این كه در عقد لازم دیگرى، شرط‏عدم فسخ شود((319)) كه‏این خود موجب پیچیدگى قانون و عملیات بانكى مى‏شود.5و6. مساقات و مزارعه این دو عقد به جز در بخش كشاورزى درسایر بخش ها قابل استفاده نیستند. به‏علاوه اگر بانك بخواهد از این عقود استفاده كند، طبیعتا عامل نخواهد بود، بلكه به عنوان مالك زمین یا درخت  یا بذر از این دوعقد استفاده خواهد كرد و چون بانك این امور را در اختیار ندارد و تملك آنها نیز براى‏بانك با مشكلاتى روبه رو است، درعمل بانك ها تاكنون هیچ گاه ازاین دو عقد براى اعطاى تسهیلات استفاده نكرده اند.7و8 . فروش اقساطى و اجاره به شرط تملیك این دو عقد تنها در بخش تولیدى و خدمات كاربرد دارند و دربخش بازرگانى قابل‏استفاده نیستند.علاوه برآن،دراین دو بخش نیز  تنها براى تهیه اموال منقول و غیر منقول واحدهاى تولیدى و خدماتى مورد استفاده قرار مى‏گیرند و متقاضى نمى‏تواند تسهیلات لازم براى‏تامین سایر هزینه هاى واحد خود را از طریق این دو عقد دریافت كند.((320)) 9. سلف ‏این عقد تنها براى پیش خرید كالاهاى تولیدى كاربرد دارد ودر موارد دیگر قابل استفاده نیست.10. جعاله ‏درماده شانزده قانون عملیات بانكى آمده است :بانك ها مى‏توانند به منظور ایجاد تسهیلات لازم براى گسترش امور تولیدى، بازرگانى و خدماتى مبادرت به جعاله نمایند.بنابر این ماده، جعاله درهمه بخش هاى اقتصادى كاربرد دارد.به علاوه‏درماده‏167 آیین نامه فصل سوم قانون عملیات بانكى بدون ربا تصریح شده است‏كه بانك ها مى‏توانند به عنوان عامل یا عند الاقتضا به عنوان جاعل مبادرت به جعاله‏نمایند و براساس مذهب فقهاى امامیه((321)) و هم چنین براساس ماده ‏564 و 563 قانون مدنى جهالت درعمل مورد جعاله تاجایى كه‏موجب عدم امكان تحصیل آن نشود،صحیح است و هم چنین جعل مى‏تواند مقدار معین یا سهمى‏از سود فعالیت و عمل مورد جعاله‏باشد.((322))همان گونه كه ملاحظه‏مى شود، جعاله داراى كاربرد وسیعى است واز نظر شرایط از سایر عقود سهل‏تر است. مى‏توان براى نمونه مفاد مضاربه‏را با جعاله انشا كرد، كه‏دراین صورت فایده مضاربه را دارد ولى شرایط مضاربه را ندارد.حضرت امام دراین مورد مى‏فرماید:جایز است جعاله برتجارت با مال واقع شود و عوض(جعل) سهمى از ربح قرار داده شود، مثل این كه بگوید: اگر با این مال تجارت كردى و سودى حاصل شد،نصف یا ثلث آن، مال تو باشد. دراین صورت جعاله‏اى است كه فایده مضاربه را دارد وشرایط مضاربه را ندارد. لذا لازم نیست كه راس المال(سرمایه) پول باشد، بلكه جایز است‏كالا،دین یا منفعت، سرمایه اولیه قرار گیرد.((323)) از آن جاكه جعاله برهر عمل حلال ومورد قصد عقلا صحیح است((324))، مى‏توان آن چه راكه حضرت امام درتجارت فرموده اند، به بخش كشاورزى وصنعت و خدمات نیز تعمیم داد و درهمه این بخش ها بانك مى‏تواند به‏عنوان جاعل، به جعاله اقدام كند وعامل را در سهمى از سود شریك نماید.متاسفانه بانك ها تاكنون موفق نشده اند از قابلیت ها و كاربرد وسیع این عقد به طور كامل استفاده كنند و جعاله درعمل كاربرد محدودى دربانك ها دارد و چون‏بنا نیست دراین مقاله از مشكلات ناشى از كیفیت اجراى قانون بانك دارى، سخن به‏میان آوریم، به این بحث نمى پردازیم، ولى به طور كلى این مطلب مهم‏راتذكر مى‏دهیم كه جعاله از نظر قانونى و شرعى داراى كاربرد وسیع قابلیت زیاد و شرایطسهل مى‏باشد و این عمل بانك هاست كه جعاله را محدود كرده‏است، نه قانون و شرع.با این همه جعاله نیز محدودیتى شبیه محدویت عقد شركت دارد، زیرا اگر بانك به‏عنوان عامل، اقدام به جعاله كند،متقاضیان آن تنها كسانى هستند كه‏سرمایه‏اى دراختیار دارند، ولى قدرت استفاده از آن را ندارند و اگر به عنوان جاعل اقدام‏كند، متقاضیان آن كسانى هستند كه‏براى شروع‏به فعالیت اقتصادى نیازبه سرمایه‏دارند، ولى هیچ سرمایه‏اى دراختیار ندارند. در هردو صورت جعاله نمى تواندپاسخ گوى نیاز كسانى باشد كه سرمایه ناكافى‏براى فعالیت اقتصادى‏خود دارند و براى تتمیم سرمایه مورد نیاز خود متقاضى تسهیلات بانك مى‏باشند.این خلا را عقد شركت مى‏تواند پركند. لذا ما در یكى از دو طرحى كه در پایان این مقاله پیشنهاد خواهیم كرد، بیان مى‏كنیم كه‏عقد شركت و جعاله مى‏توانندهمه‏تسهیلات بانك ها را درتمامى بخش هاى اقتصادى به‏متقاضیان متفاوت این تسهیلات، تخصیص دهند و عملیات بانكى در بخش اعطاى تسهیلات مى تواند براساس این دو عقد انجام پذیرد. ج) مشكل عقود غیر مشاركتى ‏عقود ده گانه اى كه اعطاى تسهیلات بانكى از طریق آنها صورت مى‏گیرد غیر ازقرض الحسنه را مى توان براساس  مقدار و نوع درآمد قابل حصول، به دو دسته تقسیم كرد:1. عقود مشاركتى: ‏دراین نوع‏از عقود، بانك‏كل یابخشى از سرمایه مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى( تولیدى،تجارى وخدماتى) را تامین مى‏كند و درنهایت مطابق‏قراردادى كه‏با صاحب كاراقتصادى منعقد كرده است،سودفعالیت اقتصادى مورد نظر راتقسیم مى‏كند و سهم هریك از طرفین قبل از اتمام فعالیت اقتصادى معلوم‏نیست. اى‏عقود عبارتند از:مشاركت‏مدنى، مشاركت حقوقى،مضاربه، مزارعه مساقات.البته عقد جعاله نیز این قابلیت را دارد كه جزء عقود مشاركتى باشد. بانك هامى‏توانند درهمه بخش هاى اقتصادى كل سرمایه مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى‏رابه عنوان جاعل براساس‏عقد جعاله تامین كنند و سود فعالیت مزبوررا بر حسب توافق‏تقسیم نمایند، ولى همان گونه كه گذشت درحال حاضربانك ها به گونه‏اى‏از این عقد استفاده مى‏كنندكه داخل د سته بعدى مى‏شود.2. عقود غیر مشاركتى: ‏دراین نوع‏از عقود، بانك اموال منقول و غیر منقول مورد نیاز یك فعالیت اقتصادى دربخش تولیدى و خدمات را فراهم مى‏كند و یا از طریق‏پیش خرید كالاهاى تولیدى‏اقدام به تامین كل یابخشى از سرمایه هاى لازم براى تولید كالاهاى مزبور مى‏نماید و یا به‏عنوان عامل،انجام آن فعالیت را به عهده‏مى‏گیرد ولى تمام‏سودحاصل از عملیات، متعلق به خودبانك‏مى باشد و شراكت در سود رخ نمى دهد.