توضیحات کامل :

 جزوه ترجمه عربی به فارسی و برعکس رشته  عربی


توضیحات محصول :کتاب های آمادگی آزمون کارشناسی ارشد رشته  عربی ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی

فصل اول : ترجمه و مسائل آن
ترجمه در لغت
« تَرجمۀ » در لغت ، بر وزن « فَعلَلَۀ » مصدر رباعی مجرد از مادة « تَرْجم یتَرْجِم » به معنای برگرداندن کلام از زبانی به
زبان دیگر است . اغلب لغت نویسان واژة « ترجمان » را مدخل اصلی « ترجمه » ذکر کـرده انـد . ابـن منظـور در لسـان
العرب می نویسد : ن« تُرجما و تَرجمان به معنای مفسر زبان و ناقل آن از زبانی به زبان دیگر اسـت . » جـوهری نیـز در
الصحاح ذیل مادة ( رجم ) می نویسد : « تَرْجم کلامه : یعنی سخن او را به زبانی دیگر تفسیر کرد ؛ تَرجمـان از ایـن واژه
است که جمعش تراجم ، بسان زعفَران و زعافر است . این واژه تَرجمان و تُرجمان نیز گفته می شود.
زبیدی در شرح واژه (ترجمان) نظر جالب توجهی بیان کرده و می نویسد:
« در اینکه آیا این کلمه عربی است یا معرب درغمان و در آن دخل و تصرف کرده اند، بین لغت شناسان اختلاف است.
مرحوم دهخدا نیز در لغت نامه چنین آورده است : « تَرجمان ، تُرجمان ، تَرجمان : شخصی را گویند که لغتی را به زبـان
دیگر تقریر کند. این لفظ عربی و اصل آن در فارسی تَرْزبان بوده ، آن را معرب کرده اند ، تَرْزفـان گفتـه انـد . همچنـین
کسی که دانندة دو زبان باشد که صاحب یک زبان را به صاحب دیگر بفهماند و این معرب ترزبان است و ضم جـیم از آن
است که زبان به ضم اول است و به فتح نیز آمده است و بعد از معرب کردن این لفظ ، مصدر و افعال و اسماء از آن اخـذ
کردند چون تَرْجم یتَرْجِم تَرْجمۀً فَهو متَرْجِم . برخی دیگر این واژه را به ریشه آرامی ترگوم نسبت می دهند . »
از مجموع آراء و نظرات چنین استنباط می شود که واژه « ترجمان » به معنای « متـرجم » از زبـان فارسـی وارد عربـی
شده ، زیرا وز « فعلان » به معنای اسم فاعل در عربی رایج نیست و حتی سیبویه نیز در مبحث اسم فاعـل بـه آن اشـاره
نکرده است . بر این اساس « تَرْجم یتَرْجِم تَرْجمۀً » بعد ها از آن مشتق شده است ، ایـن شـیوه از واژه سـازی در عربـی
بسیار متداول و معمول است .
مضارع ساده
مضارع ساده در فارسی، فعلی است که بر وقوع یا عدم وقوع کاری و یا پدید آمدن یا پدید نیامدن حالتی، در زمان حال یا
آینده دلالت کند و فاقد پیشوند می یا بـ . باشد
مضارع ساده فارسی با مضارع عربی ـ به شرط خالی بودن از ناصب یا جازم ـ مطابقت . میکند
مضارع ساده از فعل « »زدن
دوم شخص مفرد: تَضرِب ، تَضرِبینَ
مضارع اخباری
مضارع اخباری در فارسی، فعلی است که بر وقوع یا عدم وقوع کاری و یا پدید آمدن یا پدید نیامدن حالتی در زمان حال
یا آینده دلالت کند.
معادل مضارع اخباری در عربی
 -1 فعل مضارع به شرط خالی بودن از ناصب و جازم
 -2 استفاده از اسم فاعل به عنوان خبر، در جمله اسمیه
معادل معنایی مضارع اخباری منفی در عربی:
 -1 لا نافیه + فعل مضارع
 -2 لیس + فعل مضارع
 -3 ما نافیه + فعل مضارع
ـ روزها از پسِ شبها میآیند: تأتی الایام إثرَ اللیالی
ـ سه ماه دیگر به دانشگاه میآییم: نَرجِع الی الجامعه بعد ماضی ثلاثه أشهرٍ
ـ روغن نشت میکند: یتَسرَّب الزَّیت ، الزَّیت متَسرِّب
ـ دانشآموز عربی را به خوبی بلد نیست: التِّلمیذُ لایجِید (لایتقنُ) (لاحذقُ) العربیه
مضارع اخباری معلوم از « »زدن
دوم شخص مفرد: تَضرب ، تَضربینَ ؛ لاتَضرب ، لاتضربینَ
مضارع اخباری «مجهول از »زدن
نمونه سؤالات تستی
1 - (( ان منظمۀ حقوق الإنسان لم تقم بادانۀ جرائم هولاء المجرمین)) :
1 ) سازمان حقوق بشر نسبت به محکوم کردن جنایتهای این جنایتکاران اقدام نکرد.
2 ) سازمان حقوق انسانی به جرم این مجرمان اهمیتی نداده است.
3 ) سازمان حقوق بشر با افزایش جرم مجرمان اعتراض نکرده است.
4 ) سازمانی که حقوق انسانها را تامین می کند در مقابل جنایت این جنایتکاران مقاومت نکرده است.
 -2 ((چه کسی آویختن زنگوله را به گردن گربه به عهده خواهد گرفت؟))
1 ) من سیتولی تعلیق الجرس فی رقبۀ القط
2 ) من تولی تعلیق هذا الجرس فی رقبۀ القط
3 ) من یریدان یتولی تعلیق الجرس فی رقبۀ القط
4 ) من یستطیع أن یتولی تعلیق هذا الجرس فی رقبۀ القط
3 - ((آژانس بین المللی انرژی اتمی برای استفاده از انرژی اتمی در راه اهداف صلح جویانه تاسیس شده
است)).
1 ) منظمۀ الطاقۀ النوویۀ الدولیۀ قد أسس لاستخدام الطاقۀ النوویۀ فی الحالات السلمیۀ.
2 ) لقد أسست وکالۀ الطاقۀ الذریۀ الدولیۀ للاستفادة من الطافۀ الذریۀ فی الاغراض السلمیۀ.
3 ) لقد تاسست وکالۀ الدولیۀ الذریۀ للاستفادة منها فی المقاصد لاسلمیۀ.
4 ) الوکالۀ الدولیۀ للطاقۀ الذریۀ وجدت لإشرافها لإستخدام المقاصد السلمیۀ للطاقۀ الذریۀ.
 -4 ((روابط تجاری و سیاسی دو کشور در خلال سالهای اخیر شاهد پیشرفت قابل ملاحظه ای بوده است)).
1 ) ان الروابط التجاریۀ و الدبلوماسیۀ للبلدین غیر السنوات الحالیۀ شهدت تغییرات ملحوظۀ.
2 ) العلاقات التجاریۀ و السیاسیۀ فی هذین البلدین شهدت توتراً مرموزاً فی هذه الأعوام.
3 ) العلاقات التجاریۀ و الدبلوماسیۀ فی هذین النظامین شهدت نجاجاً ملحوظاً فی السنوات الاخیرة.
4 ) ان العلاقات التجاریۀ و السیاسیۀ للبلدین قد شهدت خلال الأعوام الاخیرة تطوراً ملحوظاً.

نوع فایل:Pdf

  سایز:9.79mb

 تعداد صفحه:334