فاصله طبقاتی
می خواهم از دو بال شكسته سخن بگویم از عدالت و آزادی، از دو و بلكه سر نیاز آرمان، هدف، و وسیله اگر ماركس تضاد طبقاتی را موتور حركت تاریخ می دانست و این اصل را بر سراسر تاریخ حاكم می دانست نمایت و هدف را رسیدن به جامعه ای بی طبسقه و عادلانه می پنداشت اما این سخن ماركس را به زبان كامل تر می توان بیان كرد و گفت«عرفان، عدالت ، آزادی،چكیده تاریخ اند.»
موتور محرك و هدف تكاپوهای جامعه انسانی در سراسر تاریخ بوده اند. اما مشكل این بوده و هست كه همواره یكی به پای دیگری قربانی شده اند.
قشربندی اجتماعی مفهومی است كه از زمین شناسی وام گرفته شده است. اگر چه مسائلی را كه قشربندی اجتماعی به آن اشاره دارد، تحت مقوله «طبقه اجتماعی» برای مدت زمانی طولانی مورد بحث بوده است، اما این مفهوم از حدود سال 1940 به حوزة كار برد عمومی جامعه شناسی وارد شده است: نكته ای كه باید به آن توجه داشت. این است كه كار برد جامعه شناختی مفهوم قشربندی،در تقابل با كار برد زمین شناسی اش، بطور ضمنی یا آشكار متضمن ارزیابی لایه های مختلف بوده و فراتری و فروتری آنها براساس ملاكهای ارزشی می سنجد.
مسائلی همچون نسبیت ارزشهای اخلاقی، برابری و نابرابری نسبی، و درجات عدالت و بی عدالتی اغلب در مفهوم قشربندی مستقراند.
فهرست مطالب:
ارتباطات تصویری.. 1
فاصله طبقاتی.. 1
مقدمه. 3
تعریف فاصله طبقات:4
تعریف از نظر ماركس.... 5
تعریف فاصله طبقاتی.. 6
طبقه و تعلیم و تربیت فرزندان.. 9
طبقه و نحوة گذران اوقات فراغت.. 10
طبقه و فرهنگ... 12
فرهنگ طبقه كارگر. 12
فرهنگ طبقه متوسط.. 13
طبقه اجتماعی وطلاق.. 14
طبقة اجتماعی و میزان های نابرابر زاد و ولد. 15
«توزیع نابرابر در آمدها». 19
مالیات بندی و تامین اجتماعی.. 20
پیامد فاصله طبقاتی.. 23
نتیجه گیری:24
منابع. 25