توضیحات کامل :

روانشناسی شخصیت سالم


شخصیت سالم چیست؟ دارنده‌ی شخصیت سالم چه ویژگی هایی دارد؟ رفتار و تكفر و احساس چنین آدمی چگونه است؟ ایا ما می توانیم شخصیت های سالمی بشویم؟ نه تها روانشناسان، بلكه میلیونها تن ا زمردم پیش از پیش پاسخ این پرسشنها را می جویند. مردم بسیاری برای كاوش و نمایش درون خود به عنوان درمانهای گروهی[1] پناه می برند. گرفته تا چاق و لاغر، ظاهراً با چنین تجربه هایی ابعاد وسیعتر و استعدادهایی را در شخصیت خود می یابند. كه هرگز از وجود آنها آگاهی نداشته اند.

هدف این پژوهش فوق العاده محبوب دست یافتن به شخصیتی سالمتر و تعریق كردن ‎آن است. تاكید این جنبش آن قدر كه بر رهایی منابع پنهان استعداد و خلاقیت و نیرو و انگیزش است بر درمان كشمكشهایی دوران كودكی یا جراحتهای عاطفی گذشته نیست. كانون توجه این جنبش این است كه آدمی چه می تواند باشد، نه اینك چه بوده یا اكنون چه هست.

نه روانكاوری و نه رفتارگرایی از استعداد بالقوه‌ی آدمی برای كمال، و آرزوی بهتر و بیشتر شدن از آنچه هست بحثی نكرده اند. در واقع این نگرشها تصویر بدبینانه ای از طبیعت انسان به دست می دهند. رفتار گرایان آ‎دمی را پاسخگوی فعلپذیر محرك های[2] برونی و روانكاوان او را دستخوش نیروهای زیست شناختی و كشمكشهای دروه ی كودكی می پندارند.

حامیان جنبش استعداد بشری [3] سطح مطلوب كمال و رشد شخصیت را فراسوی «بهنجاری[4]» می دانند و چنین استدلال می كنند كه تلاش برای حصول سطح پیشرفته كمال برای تحقق بخشیدن [5] یا از قوه به فعل رساندن[6] تمامی استعدادهای بالقوه‌ی آدمی ضرورری است. به سخن دیگر، رهایی از بیماری عاطفی یا نداشتن رفتار روانپریشانه برای اینكه شخصیتی را سالم بدانیم كافی نیست. نداشتن بیماری عاطفی تنها نخستین گام ضروری به سوی رشد و كمال است. و انسان پس از این گام راهی دراز در پیش دارد.

لئوتولستوی[7] نویسنده ی روسی، توصیفی ماندگار از مردی به دست داده است كه در ظاهر همه چیزش در حد مطلوب است. با این حال چنان گرفتار بی معنایی است كه در مرز خودكشی گام بر می دارد. او می پرسد: «چرا باید زندگی كنم؟» تولستوی دردی را كه توصیف می كرد به خوبی می شناخت، چرا كه از خودش می نوشت.

 

فهرست مطالب:

عنوان

صفحه

مقدمه

6

1- انسان بالغ (الگوی آلپورت)

11

2- انسان با كنش كامل (الگوی راجز)

18

3-انسان باور (الگوی فروم)

23

4-انسان خواستار تحقق خود (الگوی مزلو)

29