مبانی نظری اهل حدیث سیستان (فصل دوم تحقیق)
- اهل حدیث
در معرفى اهل حدیث مى‌توان گفت آنان كسانى هستند كه در اصول و فروع دین به ظواهر آیات و احادیث پیامبر(6) عمل مى‌كنند و از به‌كارگیرى عقل و تحلیل‌هاى عقلانى در زمینۀ مسائل اعتقادى و معارف دینى به شدت پرهیز مى‌كنند. اصل و معیار براى آنان سنت پیامبر است اعم از این كه موافق عقل باشد یا مخالف.[1]
.................
الف) عمروبن قیس الملائی
.................
ب) عمروبن عمارة
..................
آرای کلامی سفیان
.................
ج) زافربن سلیمان الایادی
.................
نفوذ اهل حدیث در سیستان
...............
قرن سوم
الف) عثمان بن سعید الدارمی السجستانی
...................
هم سویی عثمان بن سعید و ابو داوود با مکتب فکری اهل حدیث نیشابور
......................
مبارزه با محمد بن کرام
...............
ب) أَبوداوود سجستانی
......................
ج) عمر بن الخطاب السجستانی
.................
د) أبوحاتم السجستانی
.................
جریان شناسی اهل حدیث سیستان(قرن سوم)
..............
قرن چهارم
...................
الف) عبدالله بن سلیمان بن الأَشعَث السجستانی
.................
ب) دَعْلَج بن أَحمد سجستانی
............
ج) خَلَف بن أحمد سجستانی
...............
د) أَبو سلیمان خطابى بستى
................
گرایش به اهل حدیث
..............
محتوای کتاب الغنیة عن الكلام وأهله
...................
رسالة فی اعجاز القرآن
...............
ه) ابوالحسین سجستانی
.................
قرن پنجم
أَبو نصر سِّجْزِی
...................
مبنای فکری ابو نصر
.................
- مرجئه
................
ورود مرجئه به سیستان( قرن دوم)
.....................
- کرامیه
..............
جریان های سیاسی کرامیان
...............
تفاوت ها و تشابهات کرامیه با باقی فرق
.................
فرقه های کرّامیه
...............
موضع‌گیری علمای اهل سنت درباره کرامیه
................
- معتزله
این مذهب در اوایل قرن دوم هجرى توسط واصل بن عطا(80 -131) پدید آمد، در آن زمان مسئله مرتكبان گناه و حکم دنیوى و اخروى آنان مورد بحث جدى قرار داشت. خوارج آنان را کافر و مشرک دانسته و معتقد بودند اگر بدون توبه از دنیا بروند محكوم به عذاب ابدى خواهند بود، اما اكثریت امت آنان را مؤمن فاسق مى‌دانستند، و حسن بصری آنها را منافق مى‌دانست. در چنین شرایطى، و اصل بن عطا كه از شاگردان حسن بصرى بود، راى جدیدى را ابراز نموده، گفت: ایمان اسم مدح بوده و عبارت است از مجموعه‌اى از خصال و صفات پسندیده، و مرتكبان کبایر فاقد برخى از آن صفاتند، فسق نیز اسم ذم است، لذا فاسقان را نمى‌توان مؤمن نامید. و از طرفى، چون به توحید اقرار داشته و برخى از صفات حمیده را نیز دارا هستند، نمى‌توان آنان را مشرك و كافر نامید. و در نتیجه باید گفت: فسق حد وسط میان ایمان و كفر بوده و مرتكبان كبایر نه مؤمنند و نه كافر، ولى از آنجا كه در قیامت، انسانها دو گروه بیش نیستند، گروهى اهل بهشت و گروهى اهل دوزخ،(فریق فى الجنة و فریق فى السعیر).[2]
.................
معتزله سیستان
...............
الف) ابن حبان بستی
.................
اخراج ابن حبّان از سیستان!
............
احادیث کلامی ابن حبان
...............
ب) أحمد بن إسماعیل
................
ج) اسماعیل بن احمد
................
- ماتریدیه
................
شکل گیری ماتریدیه
.................
اندیشه های کلامی ماتریدی
..................
تأکید بر عقل و نقل در تفسیر آیات
...............
آراء کلامی ماتریدیه
................
- قدریه
..............
علّت پیدایش قدریه
................
قدریه سیستان
................
مسعود بن ناصر سجزی
................
محتوای کتاب «الدرایه فی حدیث الولایه
................
مبانی فکری او
..............
- تصوف
..............
شروع مخالفت با تصوف
...............
تصوف در سیستان
..................
قرن ششم
..............
1- أَبو عروبة السجستانی
..............
1- أَبو الوقت السّجزی
................
1- ابوعبدالله البستی
...............
1- أَبو العِزِّ محمَد بن علیّ بن محمّد بستی
.................
1- أبو یعلى المقرئ الصوفی البستی
...............
1- أبو عبد الله السجزی
..............
قرن هفتم