توضیحات کامل :

این بررسى مختصر شامل چهار قسمت است:

الف - تجزیه و تحلیل معرفت‏ شناسى عمومى غرب، علل وجود تضاد در آن و بررسى بعضى علل. در نتیجه این معرفت‏ شناسى، نظامهاى حقوقى و قانون‏گذارى غربى به‏ سوى عقل‏گرایى غیردینى و درنتیجه، ضد دینى حركت كرد كه منتهى به شناخت‏ خواست فرد (لیبرالیسم حقوقى) به ‏عنوان تنها منبع حقوق شد. از آنجا كه مسیحیت در غرب تا حد تنها «ایمان عاطفى‏» كاهش یافته و دیگر داراى نظام حقوقى مستقل قابل اجرا نیست، در این بخش از بررسى مقایسه‏اى، تنها معرفت‏ شناسى عمومى غرب - نه مسیحیت - كه طبعا متاثر از فرهنگ مسیحیت‏ بوده، مورد توجه قرار گرفته‏ است.

ب - در قسمت دوم، معرفت‏ شناسى عمومى اسلام به‏ اختصار بررسى شده است.

ج - در بخش سوم معرفت‏ شناسى حقوق اسلام، یا علم اصول كه بهترین منعكس كننده دیدگاه معرفت‏ شناسانه عمومى اسلام است، مورد بحث قرار گرفته‏ است.

د - در آخرین بخش، رشد اصول فقه، مخصوصا قبول حجیت عقل و قاعده تلازم عقل و شرع بررسى شده است. در این قسمت مخصوصا نقش شیخ مرتضى انصارى در تعمیق و گسترش علم اصول فقه و جنبه عقلانى آن مورد توجه قرار گرفته كه این قسمت مختصرتر بررسى شده ‏است. ما در این گفتار در صدد آن نیستیم كه مكررا از نقش بارز شیخ مرتضى انصارى در رشد عقل‏گرایى در اسلام، محدوده عقل در معرفت ‏شناسى حقوقى اسلام، حجیت عقل، قاعده تلازم وادله عقلیه بطور سطحى یاد كنیم; بلكه كوشیده ‏ایم ابتدا جریان رشد عقل‏گرایى، سپس عقل‏گرایى اسلامى - كه كاملا متفاوت با نوع غربى آن است - و بعد از آن، رشد علم اصول به ‏عنوان نتیجه عقل‏گرایى اسلامى، و در آخر، حجیت عقل و قاعده تلازم را به‏ عنوان منعكس‏ كننده كاربرد عقل در علم اصول و در این مسیر موضع شیخ انصارى را نشان دهیم. 

فهرست مطالب

مقدمه

بررسى مختصر معرفت‏ شناسى عمومى و حقوقى غرب

معرفت‏ شناسى عمومى و حقوقى اسلام

سیر تاریخى حجیت عقل در نظام حقوقى و سیاسى شیعه

پى‏ نوشت‏ها