توضیحات کامل :

دلیل اینكه فقط معدودی از سازمانها دست به تدوین راهبردهای منابع انسانی زده اند ، چیست ؟ چرا شركتهایی كه در تدوین راهبردهای خود در سطوح بنگاه ، واحد كسب و كار و وظیفه سرمشق و پیشتاز بوده اند ، در تدوین راهبردهای مدیریت بر كاركنان خود اینگونه كند عمل می كنند ؟‌

این گونه نیست كه منایع انسانی به خاطر بیش از حد غیر راهبردی بودن سزاوار داشتن هیچ راهبردی نباشد بلكه بر عكس ، تمام شواهد حاكی از آن است كه مدیران ارشد هر روز بیش از روز قبل بر اهمیت مسایل انسانی به عنوان مهمترین مسأله رویاروی سازمانها واقف می شوند . تغییر اصطلاح “ پرسنل “‌به “ منابع انسانی “ بیانگر این مسأله ایت . نكته اصلی این تناقص آن است كه نظام تفكر مدیریت منابع انسانی بر این محور استوار است كه مسؤلیت انتخاب ، ایجاد انگیزه و بهسازی كاركنان بر عهده مدیران واحدها است و واحد اداری صرفاً مسؤولیت ارائه مشاوره تخصصی و خدمات را عهده دار است و در دیگر تصمیمات نقشی ایفا نمی كند . استنتاج غیر منتظره و حتی گرمراه كننده این است كه گفته می شود به خاطر انتشار بیش از حد توجه بر مدیریت منابع انسانی ، احتمالاً این پیشرفت ، كار سازمانها را در تدوین راهبردهای

مدیریتی كاركنانشان سخت تر كرده باشد .

فهرست مطالب

مقدمه 1

بستر مدیریت منابع انسانی 2

محیط خارجی 3

محیط داخلی 5

مدیریت منابع انسانی 7

موضوعات مهم زیربنایی 9

تلفیق راهبردی 10

یك رویكرد منسجم 10

مدیریت تحول 12

انعطاف‌پذیری 14

ارزشها 15

الزام و تعهد 16

راهبرد كسب و كار و ماهیت آن 21

عناصر اصلی راهبرد منابع انسانی 23

تدوین راهبرد منابع انسانی 24

سازماندهی و مدیریت تدوین راهبرد منابع انسانی 25

منابع